رو خاک داغ صحرایی لب تشنه اما دریایی
مظلومی آقا مظلومی تنهایی آقا تنهایی
اِجتَمَعَ الناس خورشید و جلو چشم ماه زدند
اِجتَمَعَ الناس تو رو قربة الی الله زدند
اِجتَمَعَ الناس تو رو از نزدیک و از دور زدند
اِجتَمَعَ الناس بمیرم تو رو که بد جور زدند
رو خاک داغ صحرایی لب تشنه اما دریایی
مظلومی آقا مظلومی تنهایی آقا تنهایی
چون پاره های قرآنی که زیر سم اسبانی
مجروحی آقا مجروحی عطشانی آقا عطشانی
اِجتَمَعَ الناس تو را با گفتن تکبیر زدن
اِجتَمَعَ الناس تو رو با نیزه و شمشیر زدن
اِجتَمَعَ الناس به تو از یک قدمی تیر زدن
اِجتَمَعَ الناس تو گرسنه بودی و سیر زدن
رو خاک داغ صحرایی لب تشنه اما دریایی
مظلومی آقا مظلومی تنهایی آقا تنهایی
پشت در مادر افتاده روی تل خواهر افتاده
خیلی از بالای نیزه سر افتاده سر افتاده