لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
امشب به بیت فاطمه
امشب به بیت فاطمه

یک‌شنبه، 15 اسفند 1400 - سید مجید بنی فاطمه - ریحانه الحسین (ع) | 14 اسفند | 1400 مدت زمان:08:20

دانلود مداحی ها و نوحه های سید مجید بنی فاطمه با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

امشب به بیت فاطمه رضوان گل افشانی کند
 روح القدس مدحت گری حورا غزل خوانی کند
 گیتی به تن پیراهن از انوار ربانی کند
 شادی و غم با دل صفا پیدا و پنهانی کند
 در سینه های سوخته آتش گلستانی کند
 زیبد جهان هستی خود،یکباره قربانی کند
 ریحانه ختم رسل فرزند زهرا آمده
 آری حسین ابن علی امشب به دنیا آمده
 **
 امشب به روی دست خود قرآن گرفته فاطمه
 امشب ز باغ آرزو ریحان گرفته فاطمه
 امشب ز دریای ولا مرجان گرفته فاطمه
 امشب ز داور گوهر ایمان گرفته فاطمه
 امشب برای اهل دل جانان گرفته فاطمه
 امشب حسینش را به برچون جان گرفته فاطمه
 امشب در عاشورائیان برپا شده شوری دگر
 از خانه زهرا رود بر آسمان نوری دگر
 **
 شور آفرین عاشقان با شور عاشوراست این
 مشعل فروز بزم جان روشنگر دلهاست این
 ریحانه ختم رسل دردانه زهراست این
 ماه امیرالمؤمنین مهر جهان آراست این
 توحید از سرتا به پا قرآن زسرتا پاست این
 وجه خدا خون خدا عبد خدا سیماست این
 گویم اگر در وصف او از آنچه هست آگاهیم
 ترسم که هرکس بشنود خواند حسین اللهیم
 **
 جان بحر واو دُردانه اش دل باغ واوریحانه اش
 هستی همه دلداده اش عالم همه دیوانه اش
 ایثار شمع محفلش خلقت همه پروانه اش
 خلق زمین وآسمان یکسر گدای خانه اش
 سر مست از جام جنون دیوانه و فرزانه اش
 مدیون لطف ومرحمت هم خویش هم بیگانه اش
 چشم همه دریای او قلب همه صحرای او
 هر جا شده کرببلا هر لحظه عاشورای او
 **
 فطرس بیا فطرس بیا شور حسینی ساز کن
 درد درون خویش را ابراز کن ابراز کن
 حرف دل بشکسته دا آغاز کن آغاز کن
 پروانه شو پروانه شو پرباز کن پر باز کن
 بر گرد شمع روی او پرواز کن پرواز کن
 ناز بکش زی نازنین بر خلق عالم ناز کن
 از آسمان و از زمین آمد به گوش این زمزمه
 ای عاصیان ای عاصیان آمد حسین فاطمه
 **
 آن سرو بستان قِدَم تا زد در این عالم قدم
 ناورده حرفی بر زبان نگشوده چشم خود زهم
 دست گرفتاری گرفت ازرحمت ولطف وکرم
 لبخند زن پرواز کن گردید گرد آن حرم
 زد بوسه بر گهواره اش قنداقه اش بوسید،هم
 این قصه دارد نکته ای یعنی گنه کاران چه غم
 من آمدم تا در یم عصیان بگیرم دست تان
 از جام عشق خود کنم دیوانه و سرمستتان
 **
 من آمدم با بذل جان دل مرده را احیا کنم
 من آمدم با ترک سر فرمان حق اجرا کنم
 من آمدم هر فرد را آزاده در دنیا کنم
 من آمدم بند ستم از پای عالم وا کنم
 من آمدم تا پرچم عدل و شرف بر پا کنم
 من آمدم هر روز را اعلان عاشورا کنم
 من آمدم تا رهنما در طِیِّ منزلها شوم
 باروی خونین تا ابد روشنگر دلها شوم
 **
 حسن خدا روی خدا ای حسن من این روی من
 خلق نبی خوی نبی این خلق من این خوی من
 رنگ جنان بوی جنان این رنگ من این بوی من
 حبل المتین عاشقان این تارمن این موی من
 سعی وصفای عارفان این بیت من این کوی من
 آلوده دامانید اگر این بحر من این جوی من
 من بین دریای بلا فلک نجات امتم
 من با لب عطشان خود آب حیاط امتم
 **
 تنها نه اینجا فطرسی روئیده شد بال و پرش
 تا حشر هر افتاده را من همدمش ،من یاورش
 هر کس به طوفان غرق شد،من کشتی اش من لنگرش
 هر کس به صحرا گشت گم،من هادی اش من رهبرش
 هر کس شهید دوست شد،من سیدش من سرورش
 هر کس که مست یار شد،من ثاقی اش من ساغرش
 لبیک گو،امداد گر ، فریاد رسِ فردا منم
 حتی اگر کافر زند دست ولا بر دامنم
 **
 من عاشق و شیدای حق،حق عاشق و شیدای من
 پیمان خود را نشکنم،گر بشکند اعضای من
 صد بار اگر غلطد به خون،هر لحظه سرتاپای من
 صد بار اگر گلگون شود،از خون سر سیمای من
 هر روز گردد زنده تر،ز امروز من فردای من
 بر نسلها با شد یکی میلاد و عاشورای من
 هر روز بر آزادگان میلاد جان ما بود
 در محفل دلدادگان(میثم) زبان ما بود
 ***