شبی ساکت و دلگیر
 خودم بودم و قلبی که ز غم بسته به زنجیر
 و نزدیک اذان بود
 که پیچید در آفاق همه نغمه تکبیر


 ***
 نوشتند:
 که هنگام اذان دست به دامان خدا باش
 و مشغول دعا باش
 که آن لحظه بود لحظه شیرین اجابت
 و باز است به درگاه الهی در رحمت
 شدم گرم عبادت
 دو چشمم پر از اشک شد و روی لبانم همه سوگند
 که یا رب تورهایم کن ازین بند
 و گفتم به خدا بین دعایم
 که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم
 ***
 همانجا که دل از سوز فراقش شده بی تاب
 همانجا که زده دست به دامان زمین خوشه ی مهتاب
 همان وادی سوز و عطش و درد
 همان وادی شرمندگی آب
 همان وادی پاک حرم حضرت ارباب
 ***
 همانجا که زمینش همه نور است، حضور است
 حماسه ست، غرور است
 پر از شور و شعور است
 شرف مندتر از وادی طور است
 و فرض حرمش از پر حور است
 و بر مهدی زهرا همه شب راه عبور است
 ***
 همانجا که حرم خانه دلهاست
 و عشقش همه در آب و گل ماست
 عبادتگه موسی ست
 دخیل حرمش حضرت عیسی ست
 زیارتگه زهراست
 و زیباست
 خدا محو تماشاست
 که یک سو حرم شاه و یک سو حرم حضرت سقاست
 ***
 مکانی که قدم رنجه نموده ست گل یاس
 طوافش کند از عشق و احساس
 به لبهاش بود ذکر ابوالفضل
 و دریای دو چشمش پر الماس
 همان کعبه کوچک «کف العباس»
 ***
 مکانی که در آن عشق زند موج لبالب
 همانجا که زند پر دل من هر دم و هر شب
 همانجا که به خاکش همه جا هست
 نشان از قدم محترم حضرت زینب
 ***
 همان خاک که بدر و احد خندق و احزاب و حنین است
 همانجا که زمین معرکه ی عشق حسین است
 خیابان بهشتی
 که معروف به بین الحرمین است...
 ***
 دوباره به سما رفت شررهای دعایم
 و گفتم به خدایم
 که دلتنگ اذان حرم کرب و بلایم...


 



مطالب مرتبط

نسیمی جان فزا می آید
نسیمی جان فزا می آید

چهار شنبه, 04 خرداد 1401

پخش
بزرگترین سرمایه
بزرگترین سرمایه

سه شنبه, 10 اسفند 1400

پخش
الا یا ایها الساقی
الا یا ایها الساقی

شنبه, 03 مهر 1400

پخش
اغیثینی یا خدیجة الکبری
اغیثینی یا خدیجة الکبری

دو شنبه, 22 فروردین 1401