یار من آمد ، دل بدهیدش
جان بفشانید ، سر بنهیدش
در بگشایید ، گل بفشانید
نقل بیارید ، می بدهیدش
عود و نی و چنگ، هان بنوازید
باده ی گلرنگ ، هی بکشیدش
تا بفروزد ، شمع جگرسوز
در قدم او ، سر ببریدش
شعله فروزید، عود بسوزید
گرد بگردید ، بوسه زنیدش
کعبه ی ما دوست، قبله ما اوست
دست خدا اوست، سجده کنیدش
چشمهٔ هستیست ، غنچهٔ نوشش
سایه ی طوباست ، سایه ی بیدش
غیرت سنبل ، موی سیاهش
حسرت نسرین ، روی سپیدش
تا دل عاشق ، مست شما شد
محو خدا شد ، بد مکنیدش
آنکه سر او ، خاک شما گشت
گر ننوازید ، پا مزنیدش