شب عشق و شب شور و شب بارونه

شب شیدایی دلهایِ پریشونه

میخونن با شور و غوغا همۀ دنیا

شبِ جشن پسر اربابِ ایرونه

تیر محبتت رویِ دل شیعه خورده

خدا همه جوونارو دستِ تو سپرده

جشن تولدِ جوادِ

حضرتِ موسی الرضا شادِ

حاجتتاتونو زود بیارید

چون که آقام باب المرادِ

دوست دارم یه عالمه ، خدا میدونه آقا

هرچی بگم بازم کمه ، خدا میدونه آقا

توی وادیِ جنون و عاشقی باید

دلو به دریا و صحرا و بیابون زد

شده راهی دل من، سوی سه تا مقصد

کاظمین اول و کربُبَلا و مشهد

دستِ منم بگیر آقا ، از دَرت نَرونَم

ميخوام تا عمر دارم فقط ، نوكرت بمونم

وسط دریاهاست سوادش ، ابوتُرابیِ نژادش

تموم عاشقا میدونن ، مشهدِ و بابُ الجوادش

دوست دارم یه عالمه ، خدا میدونه آقا

هرچی بگم بازم کمه ، خدا میدونه آقا

دوباره آسمونِ دل پُرِ مَهتابِ

میونِ ساغرِ دل ها می نایابِ

شبِ میلاد خدایِ کَرَم و جود و

شبِ میلاد گلِ حضرتِ اربابِ

شور بگیرید ای عاشقا ، علی اصغر اومد

انگاری با اومدنش ، خودِ حیدر اومد

رقیه میخونه لالایی

حسین میگه جونم بابایی

گذاشتم اسمتو علی چون

امیدِ من تو کربلایی

دوست دارم یه عالمه ، خدا میدونه آقا

هرچی بگم بازم کمه ، خدا میدونه آقا

همۀ عرشیا مبهوتِش و حیرونِش

میگه زینب ، الهی عمه به قربونش

ملائک ، صف به صف اند زائرِ قنداقه ش

شده عباسِ علی ، گهواره جُنبونِش

خونِ امیرالمومنین ، تو رگاش میجوشه

توی بهشتِ وقتی که بغل عموشه

دلِ اسیرم زیر دِینه

کربُبَلا و کاظمینه

براتِ امشبم میدونم

جوازِ بینُ الحرمینه

دوست دارم یه عالمه ، خدا میدونه آقا

هرچی بگم بازم کمه ، خدا میدونه آقا

شاعر : میثم میرزایی