حتى اگر نبخشد ، این چشم تر می ارزد
این دور هم نشینى وقت سحر می ارزد
.
جاى گدا نشستن در خانه ى کرم نیست
هر وقت می نشیند در پشت در می ارزد
.
گریه م گرفت و دیدم دست مرا گرفتند
پیش کریم خیلى خون جگر می ارزد
.
من که توقع قرب از هیچ کس ندارم
اصلا همین که هستم این دور و بر می ارزد
.
چون طفل خانه برگشت او را بغل بگیرند
پس گم شدن براى مهر پدر می ارزد
.
هر طور می پسندى بشکن دل گدا را
هرچه شکسته تر شد دل بیشتر می ارزد
.
فرموده اند روزه یعنى على ، یقینا
کار علی ست والله روزه اگر می ارزد
.
چون سنگ ریزه ما را بین نجف بینداز
ریگ نجف به قدر صد کوه زر می ارزد
.
یک یا على به جاى العفو پاکمان کرد
این یا على براى ما آنقدر می ارزد
.
هر چه خراب کردم دیدم درست کردى
ویرانه بودن من از این نظر می ارزد
.
گر تو نمی پسندى تغییر ده قضا را
از کوى نیکنامان یک آن گذر می ارزد
.
حداقل به کار حسین که می آییم
این بار را ضرر کن ، ما را بخر … می ارزد
.
.
.
علی اکبر لطیفیان