دوباره سفرۀ شب زنده دارها وا شد
 دوباره مسجد و محراب خانۀ ما شد
 
 دوباره زمزمۀ دانه های تسبیحم
 دوباره دست دعای من و مفاتیحم
 
 دوباره بال گشایم دو دست خالی را
 فرازهای ابوحمزۀ ثمالی را
 
 دوباره با شهدا افتتاح می خوانم
 و پای دین خدا با امام می مانم
 
 دلا بیا که خطا را به آه می بخشند
 بیا که کوه گنه را به کاه می بخشند
 
 به روزه خوار بگو توبه در حضور اینجاست
 هزار توبه شکستی بیا غفور اینجاست
 
 ببار ابر خطاپوش ماه رحمت شد
 ببخش صاحبِ خانه دوباره زحمت شد
 
 کنار یار نشستن چه لذتی دارد
 گناهکار هم انگار عزتی دارد
 
 منی که بی سر و پایم کجا و مهمانی
 ندای دعوت و این سفره های روحانی
 
 کنار سفره من آداب را نمی دانم
 فقط رسیده ام و خواب نمی دانم
 
 بجز کنار دعا خوان دلم نمی ماند
 دلم گرفته چرا روضه خوان نمی خواند
 
 دل شکسته بیارید التیام اینجاست
 فقیر و خسته بیایید بار عام اینجاست
 
 خوشا به حال هر آنکس که ناله ای دارد
 و التماس به دخت سه ساله ای دارد



مطالب مرتبط