این شبا، خودم و خودتم تنها

خودم و حرم مولا

حرم پسر زیبای زهرا

 

باز مهمون، ابر چشمش پربارون

با نگاهت شد آزاد از زندون

 

ماه عشق، افتادم توو راه عشق

ماه آغوشت با چشم گریون

 

می‌دونه میزبان این‌ خونه

رازی که توو دل‌هامون پنهونه

 

محبوب این دل پرآشوبه

یک نگاش به هردردی درمونه

 

این شبا به نگات امّیدوارم

مگه جز تو کیو دارم؟

مگه میشه سر از خاکت بردارم

 

این شب‌ها لابه‌لای هر نجوا

رو به آسمون میگم «یا زهرا»

 

با نامش، پُر میشم از آرامش

میشه امّا جاری اشک از چشما

 

این شبا می‌باره بارون اشکام

برا مادر تو، «زهرا»

میشه باز با غمش چشمامون دریا

 

در می‌سوخت؛ بال کبوتر می‌سوخت

غنچه هم با یاس پرپر می‌سوخت

 

می‌پیچید شعله‌ها دور خورشید

چادر خاکی مادر می‌سوخت

 

می‌گداخت ردّ خون رو در و دیوار

رو زمین، رو لب مسمار

تووی چشم تر «حیدر کرّار»

 



مطالب مرتبط

دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش
بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش