ای کشتهی دور از وطن
دور از وطن وای
ای تشنهی صدپارهتن
ای بیکفن وای
شبهای جمعه، فاطمه
با ناله و با زمزمه
گوید: حسین من چه شد؟
نور دو عین من چه شد؟
چشای زینب، خونه
اشک علی، بارونه
مادر براش میخونه
حسین غریب مادر
شاه غریب و بیکس و
بیلشکرم وای
ای قبلهی اهل حرم
اهل حرم وای
میسوزه چشمام از تب
لبهای خشک اصغرت
میمیرم آخر از غم
سر جدا از پیکرت
ماه خداس، توو این ماه
با ناله و اشک و آه
بگو اباعبدالله
حسین غریب مادر
رأس تو ای خون خدا
بر نیزهها وای
ای که سرت شد از قفا
از تن جدا وای
باز از حرم تا قتلگه
زینب صدایت میزند
کنار مقتل، فاطمه
ناله برایت میزند
داغ تو کرده پیرم
آخر برات میمیرم
انقد زبون میگیرم
حسین غریب مادر