یا خیرالناظرین ببین چه حالیام
ببین که میچکه اشکام توو دست خالیام
بگو که میرسه به تو
هنوز صدای من
خدا! آغوش رحمتت
هنوز بازه برای من
یه کاری کن که غم
بره از توو دل همه
خدا غمی نمونه جزء
غم حسین فاطمه
نمیشه باورم که وقت رفتنه
تموم این سفر، بارش رو شونهی منه
کجا میخوای بری
چرا منو نمیبری
حسین، این دم آخری
چقد شبیه مادری
باید جوابتو با نفسم بدم
از پیش من نرو؛ تو رو به کی قسم بدم
قرارمون چی شد
که بیقرار هم باشیم
حسین، هرچی که پیش اومد
باید کنار هم باشیم
من روی خاک و تو سوار مرکبی
من توی قلب تو امّا تو چشم زینبی
آهستهتر برو
بذار منم باهات بیام
حسین، دیگه نمیکشه
پاهام که پابهپات بیام