من اومدم آشتى کنم
درو به روم وا میکنى؟
تووی کویر غفلتم
چشامو دریا میکنی؟
دوباره بشنو درد و دلامو
میخوام باهات حرف بزنم؛ بشنو صدامو
با بدى و گناه من
مثل همیشه راه میاى
هرچى خودت میخواى بده
تو که برام بد نمیخواى
من اومدم باز با سربهزیرى
مطمئنم دوباره دستمو میگیرى
جوونى داره میره و
درست نبوده عملم
براى جبران اومدم
مهلت بگیر از اجلم
اگه قراره، عمر من تموم بشه؛ سر برسه
خدا کنه «امام رضا»، اون دم آخر برسه
به دست میارم دل خدارو
واسطه میکنم فقط امام رضارو
اسم حسینو میبرم
همیشه توو هر نفسم
فقط همینه حاجتم
کاش به محرّم برسم
دلم شکسته؛ دلم گرفته
براى کربلا، برا حرم گرفته
خیلى گره به کارمه
برا دلم چاره کنید
کار منو حواله به
دستهاى شیرخواره کنید
به حقّ اون ساعتى که
رو دست بابا پرکشید
منالاُذُن، الىالاُذُن
سهشعبه حنجرو برید
روضهی اصغر، مرگ ربابه
به روى نیزه، بچّهی شیشماهه خوابه