خواهم که شبی محرم اسرار تو باشم
خواهم که شبی محرم اسرار تو باشم
در خانه ی دل راز نگه دار تو باشم
ای یوسف بازار ملات من مسکین
آن مایه ندارد که خریدار تو نباشد
آن مایه ندارد که خریدار تو نباشد
فرمود شود شاد که از دام گریزد
من شاد از آنم که گرفتار تو باشم
به جان عمه جانم زینب گر خلوت وصل تو
برازنده ی من نیست بگذار که در سایه ی دیوار تو باشم
بگذار که در سایه ی دیوار تو باشم