شبی پروند‌ه‌ی خود را گشودم
برآمد ناله از هر تاروپودم

سراپا آب گشتم از خجالت
که آخر، دست خود را رو نمودم

الهی، سیدی، العفو؛ العفو
بدم؛ صدبار خود را آزمودم

تو بر لطف و عنایاتت فزودی
من از غفلت، گناهم را فزودم

دریغا! ای دریغا! ای دریغا
تو با من بودی و من بی‌تو بودم

خطاکارم؛ ولیکن گاه‌گاهی
به خاک آستانت، چهره سودم

نه از پرونده، جرمی پاک کردم
نه از آیینه‌ام، زنگی زدودم

چنان در آتش خجلت، شدم آب
که خیزد با نفس از سینه، دودم

تمام راه‌ها را بستم امّا
زبان معذرت‌خواهی گشودم

الهی، میثمم؛ العفو العفو
اگرچه لایق عفوت نبودم




مطالب مرتبط

بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش
دیوونه منم...
دیوونه منم...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش