خمیده خمیده رسیدم به تو

شکستم شکستم دم جسم تو

عزیزم عزیزم شبیه تنت 

بریده بریده میگم اسم تو

دونه دونه زخماتو بستم 

حالا یاد اون لحظه هستم 

انگار قنداقت رو دادن به دستم 

لالا لالا علی اکبر من 

اربا اربا علی اکبر من 

موذن حرم بمیرم 

لخته ی خونه روی لب تو 

برای تسلیت به بابا 

رسیده عمه زینب تو 

همه اهل خیمه شدن روضه خون 

عصای دستم شد دیگه غرق خون

اگه تو آغوشم بگیرم تو رو 

میریزه مثل برگ خزون 

پاشو از جا ای کوه غیرت 

بی معجر میمونه رقیه 

از غصه پرم خیلی از نبودن داداش علی اکبر دلخورم 

معلومه اگه نباشه من فقط سیلی میخورم 

حالا اومدی ...



مطالب مرتبط