غروب بود که حَیِّ عَلی رسید به ما
خوش آمدید خدا، از سما رسید به ما
چه خوب شد رفقا! دور، دور ما شده است
دعا کنید که اذن دعا رسید به ما
دوباره گوشهی این خانه، جایمان دادند
دراین شلوغی میخانه، جا رسید به ما
غریبه، دور و بر ما زیاد بود امّا
طراوت نفسی آشنا رسید به ما
دوباره شوق گرفتیم بندهاش باشیم
گرفته بود دل ما؛ صفا رسید به ما
کجاست دست گدایان؟ کریم میآید
کریم آید و دست عطا رسید به ما
به جای ثروت دنیا، نجف به ما دادند
خوشا به طالع ما! خاکپا رسید به ما
حساب سیشبهی ما فقط به دست علیست
فقط به عشق «علی»، اهدنا رسید به ما
«علی» مراقب ما بود و هست و خواهد بود
همیشه و همهجا، این بها رسید به ما
برای سفرهی افطار هم حواسش بود
کمی هم از رطب «مرتضی» رسید به ما
شروع ماه مبارک، صدا زدیم «حسین»
شروع ماه خدا، کربلا رسید به ما
عیار روزهی ما، گریه بر «حسین» باشد
هزار خیر در این گریهها رسید به ما
به روزهی رمضان، روضهی عطش دادند
غم لبان عزیز خدا رسید به ما
همان کسیکه، حرامی لگد به جسمش زد
درآن میان، خبر از نیزهها رسید به ما
سپاه شام، صدا زد که پیرهن اینجاست
سپاه کوفه صدا زد، عبا رسید به ما