جان را به یک اشاره، مسخّر کند؛ علی
دل را به یک نظاره، منوّر کند؛ علی
ایجاد گل ز شعله‌ی آزر کند؛ علی
یک‌لحظه سیر عالم اکبر کند؛ علی
بر کائنات، جود مکرّر کند؛ علی

او را سزد به خلق، امیری و رهبری
او آورد عدالت و قسط و برابری
تیغش رسد به چرخ گه رزم‌آوری
با ذوالفقار حیدری و دست داوری
یک‌لحظه فتح قلعه‌ی خیبر کند؛ علی

افلاک را مهار کند با نظاره‌ای
بی‌مهر او، به چرخ نتابد ستاره‌ای
نبود به دهر، منقبتش را شماره‌ای
ابلیس را به بند کشد با اشاره‌ای
یک‌لحظه گر اشاره به قنبر کند؛ علی

پیغمبری نبوده بدون ارادتش
کعبه هنوز فخر کند بر ولادتش
مسجد هنوز شاهد شوق شهادتش
پروردگار، فخر کند بر عبادتش
چون بندگی به خالق داور کند؛ علی

او ناخداست؛ کشتی لیل و نهار را
فرمان دهد هماره خزان و بهار را
تقسیم کرده روز ازل، خلد و نار را
نبود عجب که خلق خداوندگار را
با یک‌نگاه خویش، ابوذر کند؛ علی

گردون به پیش تیغ علی، افکند سپر
از حمله‌اش قضا و قدر می‌کند حذر
شمشیر فتح داور و شیر پیامبر
روز از سران فتنه بگیرد به تیغ، سر
شب در خرابه با فقرا، سر کند؛ علی

هرجا خدا، خداست؛ علی هم بود امیر
خورشید را توان کشد از آسمان به زیر
از بس‌که بود دیو هوی در کفش اسیر
حتّی شکم ز نان جوین هم نکرد سیر
با آن‌که سنگ را دُر و گوهر کند؛ علی

در آسمان، لوای امامت به‌پا کند
در خاک با خدا، دل شب التجا کند
در جنگ، حفظ جان رسول خدا کند
در رزم، تیغ خویش به دشمن عطا کند
در مهد، پاره پیکر اژدر کند؛ علی




مطالب مرتبط

بسم رب النور نور کرب و بلا
بسم رب النور نور کرب و بلا

دو شنبه, 27 مرداد 1399

پخش
مدار عشق...
مدار عشق...

دو شنبه, 18 مرداد 1400

پخش
خونمون این طرفه
خونمون این طرفه

پنج شنبه, 03 بهمن 1398

پخش