آقا جون
هزار ساله انگار که چشم انتظارم
هزار ساله انگار برات بیقرارم
هزار ساله و دیگه طاقت ندارم
رحمی کن
به چشمایی که چشم‌براه تو موندن
هزار سال برات جمعه‌ها ندبه خوندن
پای عهدشون با تو موندن که موندن
مگه غصه ما، یه روز و دو روزه؟
نذار بیشتر از این، دل ما بسوزه
نذار بیشتر از این، بمونیم پریشون
سحر میشه پس کی، خدا شام هجرون ؟
«اباصالح الغوث»

یا مهدی
من از بچگی عاشقت بودم آقا
دلم هری می‌ریخت تا اسمت میومد
دلی که فقط دم ز عشق تو می‌زد
می‌گفتم
یه روز لایق دیدنش میشه چشمام
منم تو سپاه جوونای آقام
جز این باشه این زندگی رو نمیخوام
قبول دارم آقا، که لایق نبودم
ولی باورم نیست، که عاشق نبودم
قبول دارم آقا، که غرق گناهم
هنوز ندبه‌خونم، هنوز چش‌براهم
«اباصالح الغوث»

حسین جان..
یه اسب هراسون تو گرد و غباره
میاد سمت خیمه ولی بی سواره
پر از زخمه...از یالشم خون می‌باره
از میدون
نیومد چرا صوت الله اکبر؟
از اون شاه بی لشگر تشنه حنجر
چی دیدم تو اون گرد و خاک؟... برق خنجر
به‌جز دست آتیش، زیر هرم خورشید
کسی حال ما رو، نپرسید... نپرسید
چه تلخه خدایا، شروع یتیمی
چه بی رحمه دنیا، ولی تو رحیمی
«حسین جان حسین جان»



مطالب مرتبط

 من این غمو نمی‌فروشم
من این غمو نمی‌فروشم

چهار شنبه, 12 شهریور 1399

پخش
ای کربلا نرفته ها
ای کربلا نرفته ها

چهار شنبه, 14 مهر 1400

پخش