بی قرارم بسی بی شکیبم در عزای امام غریبم
سامرا کربلا شد حجره ماتم سرا شد
حضرت هادی امشب فدا شد
داغ ما داغ ابن الرضا شد
بر لب او زهر کینه است
انتهای غربت این است
وا اماما وا اماما
کاش و بودم من امشب کنارت
مانده در غربت آقا مزارت
من به عشقت اسیرممن گدا تو امیرم
کن دعا حاجتم را بگیرم
در دفاع از حریمت بمیرم
از شهیدانی که داری سامرا شد لاله کاری
وا اماما وا اماما
دشمنت داده آقا عذابت میبرد بین بزم شرابت
گر چه آنجا بریدی ناسزا ها شنیدی
رو به روی نگاه پلیدی تو ولی خواهرت را ندیدی
روضه خواندی شادید امشب من فدایت عمه زینب
وا اماما وا امااما