چشم هایت فرات دلتنگی
اشک هایت تلاطم غم هاست
حال و روز دل شکسته ی تو
از نگاه غریب تو پیداست
.
ای غریب مدینه ی دوم
مرد خلوت نشین سامرّا
التماس همیشه ی باران
حضرت عشق التماس دعا
.
آه آقا تو خوب می دانی
که دل بی قرار یعنی چه
پشت دروازه های شهر ستم
آن همه انتظار یعنی چه
.
چه به روز دل تو آوردند
رمق ناله در صدایت نیست
بگو ای نسل کوثر و زمزم
بزم شوم شراب جایت نیست
.
آری آن لحظه ماتم قلبت
بی کسی های عمه زینب بود
قاتلت زهر کینه ها ، نه نه !
روضه ی خیزرانی لب بود
.