ناجوانمردان از اینجا صحن را برداشتند
 
 کاش می گفتند گنبد را چرا برداشتند
 
 زائری آمدکنار قبر آقایش نشست
 
 با کتک او را ز قبر مجتبی برداشتند
 
 خاک اینجا برتر از خاک تمام عالم است
 
 خاک اینجا را همه بهر شفا برداشتند
 
 تا که خاک کربلا هم مادری باشد کمی...
 
 ازهمین هارا برای کربلا برداشتند
 
 خواستندآثارجرم شهر مخفی تر شود
 
 از میان نقشه اسم کوچه را برداشتند
 
 آنقدر باگریه مردی بر رخ خود لطمه زد
 
 تا که از قبر امام شیعه پا برداشتند
 
 یک مفاتیح الجنان آورده بودیم،ازچه رو
 
 دو نگهبان آمدند از پیش ما برداشتند!
 
 خاک اینجا بوی سیلی مکرر می دهد
 
 بوی گریه های دختر، بهر مادر می دهد
 
 آخرش این خاک، ایوانش طلایی می شود
 
 گنبد وگلدسته های باصفایی می شود
 
 این حرم باچار گنبد می شود بیت الحسن ع
 
 هرکسی اینجا بیاید مجتبایی می شود
 
 پنجره فولاد اینجا چه قیامت می کند!
 
 واقعاَ اینجا عجب دارالشفایی می شود
 
 نقشه این صحن را باید که از زهرا (س) گرفت
 
 نقشه را مادر دهد وه چه بنایی می شود
 
 گنبد صادق ضریح باقر و صحن حسن
 
 پرچم سجاد، دارد دل هوایی می شود!
 
 حتم دارم ساخت و ساز حرم های بقیع
 
 ازهمان لحظه که آقا تو میایی می شود
 
 می رسد روزی که بادستان پرمهر شما
 
 از رواق وصحن اینجا رونمایی می شود
 
 آخرش من مطمئنم این گره وا می شود
 
 این حرم زیباترین تصویر دنیا می شود
 
 هرچه خواندم در بقیع از سینه عقده وا نشد
 
 هرچه گشتم قبر زهرا مادرم پیدا نشد
 
 راه مارا بسته بودند هرچه من می خواستم...
 
 تا روم درپیشِ قبرِ مادرِ سقا نشد!
 
 سربه دیوارش نهادم، روضه ها خواندم، ولی
 
 هیچ یک از روضه هایم روضه زهرا نشد
 
 "کوچه ای تنگ و دلی سنگ وصدای ضرب دست"
 
 بعد از آن سیلی دگر چشمان زهرا وا نشد
 
 ازهمان شب که علی تابوت را برشانه برد
 
 زائر زهرا شدن جز نیمه ی شبها نشد
 
 بعد زهرا مرتضی ماند و غمِ زخمِ زبان
 
 هیچ کس جز درد پهلو، همدم مولا نشد
 
 زینبش می گفت: من دیدم میان شعله ها
 
 مادرم افتاد پشت در و دیگر پا نشد



مطالب مرتبط

یه کنج از حرم بهم جا بده
یه کنج از حرم بهم جا بده

پنج شنبه, 05 اسفند 1400

پخش
این خیمه به اون خیمه
این خیمه به اون خیمه

چهار شنبه, 24 شهریور 1400

پخش
دلشوره شیرین
دلشوره شیرین

شنبه, 03 مهر 1400

پخش