با نور وحی جاهلیت ناپدید شد
زهرا رسید و کعبه ندا داد عید شد
هرچه محال بود و نشد تا رسید؛ شد
هر شاهدی که بود به شوقش شهید شد
مادر مراد بود و دو عالم مرید شد
زهراست آنکه بهر همه خلق مادر است
کوثر به مکه آمد و زمزم زلال شد
شیطان شکست تا به ابد، آشفته حال شد
هر یاوه گویِ ابتر و بی بته لال شد
حیدر وصال خواست و قسمت وصال شد
هم کفو مادر نتبی و ام آل شد
این اعتبار معتبر آل حیدر است
وقت هنر نمایی آیینه ساز شد
در آفرینشش خود حق هم لحاز شد
خالق به یُمن خلقت او سرفراز شد
چشمش به روی ذات خداوند باز شد
مشغول ذکر و صحبت و راز و نیاز شد
هر ذکر او از عالم ایجاد برتر است
او را خداش قبل همه آفریده بود
با این عیار احمد را برگزیده بود
بعدش براش نقش علی را کشیده بود
در این وصال، عشق به عاشق رسیده بود
دل با تمام آینه ها هم عقیده بود
حیدر به عطر حضرت زهرا معطر است
نامش به اذن حضرت صاحب شعار ماست
بیتش قرارگاه دل بی قرار ماست
دلدادگی به حضرت او اعتبار ماست
عشق حسین فاطمه دار و ندار ماست
دل ها در آستان حسینش منور است