نه رواقی، نه گنبدی، حتی
 سنگ قبری سرمزار تو نیست!
 غیر مُشتی کبوتر خسته
 خادمی، زائری، کنار تو نیست
 بغض هایم کجا دخیل شوند؟!
 پس ضریحت کجاست آقاجان؟!
روضه خوان ها چرا نمی خوانند؟!
 گریه ها بی صداست آقاجان
 گنبدی نیست تا دلم بپرد
 پابه پای کبوتران شما
 کاش می شد که دانه ای گیرم
 امشب از دست مهربان شما
 حرفِ گلدسته را نباید زد
 تا حسودان شهر بسیارند
 از شما خانواده آقاجان
 درمدینه همه طلبکارند!
 حیف آن چاهها که حیدر کند!
 چقدر مادرت دعاشان کرد
 عوض آن همه محبت ها
 این مدینه چه خوب جبران کرد!



مطالب مرتبط

حالا اومدی
حالا اومدی

جمعه, 22 مرداد 1400

پخش
بسم الرب الشهید
بسم الرب الشهید

یک شنبه, 28 دی 1399

پخش