با همه ی بی سر و سامانی ام
باز به دنبالِ پریشانی ام
 
طاقتِ فرسودگی ام هیچ نیست
در پیِ ویران شدن آنی ام
 
آمده ام بلکه نگاهم کنی
عاشقِ آن لحظه ی طوفانی ام
 
دل خوشِ گرمای کسی نیستم
آمده ام تا تو بسوزانی ام
 
آمده ام با عطشِ سال ها
تا تو کمی عشق بنوشانی ام
 
ماهیِ برگشته زِ دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی ام
 
خوب ترین حادثه می دانم ات
خوب ترین حادثه می دانی ام؟
 
حرف بزن ابرِ مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی ام
 
حرف بزن حرف بزن سال هاست
تشنه ی یک صحبتِ طولانی ام
 
ها...به کجا می کِشی ام خوبِ من؟
ها...نکشانی به پشیمانی ام!



مطالب مرتبط

هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد
هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد

دو شنبه, 10 مرداد 1401

پخش
آقام فقط حسین
آقام فقط حسین

دو شنبه, 12 اردیبهشت 1401