شعرم اگر چه خوب است درباره ی تو باشد

یارا بخواه از من زراره ی تو باشم 

از خیر قال الصادق عالم به زیر دین است 

شاگرد مکتب تو گریه کن حسین است 

در حوزه ی علمیه ات حکم خدا تدریس شد 

چشمان تو در روضه جد غریبت خیس شد 

از ساعتی که زهرا گشته شکسته سینه 

آتش زدن به خانه رسم است در مدینه 

وقتی امام معصوم دنبال مرکب افتاد 

بار دگر به یاد غم های زینب افتاد 

در خون نشسته میروی 

زخمی و خسته میروی 

بر کوچه ها همچون علی 

با دست بسته میروی 

این آتشی که بر پاست

زیر سرت سقفیست

ای قوم بی شرافت 

ارباب ما شریف است 

 



مطالب مرتبط

هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم
هر چقدرم گریه کنم سیر نمیشم

شنبه, 08 مرداد 1401

پخش
من اصلا اومدم برات مریض بشم
من اصلا اومدم برات مریض بشم

چهار شنبه, 05 شهریور 1399

پخش
خسته بود آقا
خسته بود آقا

یک شنبه, 26 دی 1400

پخش