نه فقط در پی آنم که امانم بدهند
بیشتر در پی آنم که عنانم بدهند
غافل از مرگم و ای کاش تکانی بخورم
قبل از آن که وسط قبر ، تکانم بدهند
ترسم این است که در نزد رُؤوس الأشهاد
هر چه کردم ، همه را خوب نشانم بدهند
کاش تا هست زمان توبه مردانه کنم
نیست تضمین که دگر بار زمانم بدهند
رزقم از سفره زهراست ، به عالم ندهم
قرص نانی که از آن سفره و خوانم بدهند
مستم از جام امیر نجف و جز مولا
جرعه ای باده نخواهم دگرانم بدهند
منشأ زندگی ام از نجف و کرب و بلاست
این دو عشقند که در دل ضربانم بدهند
روز محشر به لبم ذکر حسین است ، اگر ...
قدرتی بهر تکلم به زبانم بدهند
حال که نیست کسی زائر فردوس بقیع
کاش در آن عتبه ، جا و مکانم بدهند
صادق آل عبا گفت : خدا آمده اند
تا که زحمت به من و قد کمانم بدهند
مشکلی نیست مرا هر چه که شلاق زدند
ناسزا بر پدرانم نگرانم بدهند
ای خدا آبرویم را بخر آن ثانیه که
بی عبا ، پشت فرس ، داغ گرانم بدهند