بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله
راس بریده ی کسی راهنما نمیشود
صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود
بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود
داغ تو دارد این دلم جای دگر نمیشود
جز سر غرق خون تو که شد چراغ قافله
راس بریده ی کسی راهنما نمیشود
صفا و مروه دیده ام گرد حرم دویده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمیشود