چه خوب شد که مرا آشنای خود کردی
رفیق دایمیِ روضه های خود کردی
به آنچه خواسته بودم رسیده ام با تو
چرا که قلب مرا کربلای خود کردی
کبوترانه دلم ,این همیشه عاشق را
اسیر گندم و آب و هوای خود کردی
مرا به بی خبری از جهان شرف دادی
جهان جان مرا تا برای خود کردی
چقدر پشت سرت حرف های خوبی هست
یکی شبیه مرا که گدای خود کردی
چه خوب خلوت گریه پناهگاهم شد
چه ماهرانه مرا مبتلای خود کردی
هوای شاعریم بود و خواب دیدم که
مرا تو محتشم شعر های خود کردی