در کوی عشق ، جام بلا کوثر من است
فانی شدن به پای سرت باور من است
شرمنده سکینه شدم ، مشک پاره شد
دیگر نگو برادرم آب آور من است
این آب ها که می رود از مشک پاره ام
تنها نه آب ، آبروی مادر من است
شرمنده ام نشد که به قولم عمل کنم
سوی حرم مرا نبری ، بهتر من است
در این شریعه زائر محراب کوفه ای
فرق سرم ببین و بگو حیدر من است
افتاده ام ز اسب به سجده ، بیا ببین
این اِبْنِ مُلْجَمَ است که بالا سر من است
ته مانده های کینه شان از قدیم هاست
جای عمودِ آهن اگر بر سر من است
چشمی که گفته ام به سکینه ، خراب کرد
تیر سه شعبه ای که به چشم تر من است
یک چشم خون غیرت و ، یک چشم اشک شرم
بازار شام منتظر خواهر من است
برگشتنی رباب سرِ این مزار گفت
این قبر کوچکِ علیِ اصغرِ من است