عاشق راه وصل و میدونه، نوکر صاحبش رو میشناسه
امضای برات عشق من، تو دستای ام عباسه
از وقتی یادم میاد؛ بودم، محتاجِ دعای این مادر
کل زندگیم به قربونِ، آقازاده های این مادر
بی خبر بود واویلا از ماهش واویلا
جیگرم سوخت واویلا از آهش واویلا…
تنها افتخارِ من اینه، مست باده ی اباالفضلم
یا امَ البنین مدد مادر، من دلداده ی اباالفضلم
جان اون لحظه که گردوندی، عباس و دور سر ارباب
دست من به دامنت مادر، یا ام البنین من و دریاب
شدم عاشق واویلا پا تا سر واویلا
من و دریاب واویلا ای مادر واویلا…
ای جانم به این همه غیرت، ای جانم به این وفاداری
این مادر که تربیت کرده، فرزند و برا فداکاری
اون که شد مرد همه مردا، اصل و غیرت و ادب عباس
از تاثیر شیر مادر شد، شیر فارس العرب عباس
شدم ذکرم واویلا واویلا واویلا
یاابالفضل واویلا یامولا واویلا
داغش سخته و جگر سوزه، هر کس این همه پسر داره
می سوزونه عالَم رو آهش، زهرا از دلش خبر داره
تو قلب مدینه میخونه، پرپر شد گلای باغ من
مشک پاره پاره با اشکاش، گریونِ به پای داغ من
دیگه هر روز واویلا عاشوراس واویلا
وا حسینا واویلا وا عباس واویلا…