یک وقت از ما نوحه و دم را نگیری
 سینه زنی و شور و ماتم را نگیری

خیلی میان روضه هایت سود کردیم
 یک موقع از ما روضه و غم را نگیری

سینه زدم تا که گناهم را بریزی
 این کمترین چیزی که دارم را نگیری

حال بد ما با وجود روضه خوب است
 از دست نوکرهات مرهم را نگیری

آقا برای ما محرم خیرها داشت
 از ما گنهکاران محرم را نگیری

با هم خریدی خوب و بد را بین روضه
 این گریه کردن های با هم را نگیری

در بین روضه التماست می کنم من
 جانم بگیری,گریه هایم را نگیری

در بین هیأت کار من پرچم زدن شد
 دستان من خالیست…پرچم را نگیری!

یک شب میان روضه ات گفتم خدایا
 از نوکران,شاه دو عالم را نگیری

 



مطالب مرتبط

شده حرف دلتو یه عمر
شده حرف دلتو یه عمر

چهار شنبه, 15 تیر 1401

پخش
بقیع و باید مثل عرش کنن
بقیع و باید مثل عرش کنن

پنج شنبه, 13 مرداد 1401

پخش
آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده
آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده

پنج شنبه, 02 تیر 1401

پخش
حسن مولا
حسن مولا

پنج شنبه, 13 مرداد 1401

پخش