کاشکی خونم توی کربلا بود

توی قلبم یه برو بیا بود

یه دلم پای ضریح شیش گوش

یه دلم رو ایوون طلا بود

کاشکی خونم توی کربلا بود

زندگیم نذر محرما بود

پای تل زینبیه مُردن

تنها حاجت من از خدا بود

به همین برکت ، به همین نفسام

که تو روضه میاد و میره حسین

دلِ غرق به خون ، به هوای جنون

گاهی واسه حرم میگیره حسین

ای شهنشاه و دلبرم

شوق تو دارم در سرم

واسه همینه که میگم

اَللّهم الرزقنا حرم

... اللّهم الرزقنا حرم ، اللّهم الرزقنا حرم ...

کاشکی خونم توی کربلا بود

پاتوقم حرم نیمه شبا بود

تو حریم خوشگل علمدار

بساط اشک و روضه به پا بود

کاشکی خونم توی کربلا بود

کفتر دلم همش هوا بود

دل میبُرد از همه کفتراشون

کفتر بوم امام رضا بود

به هوای جنون ، به هوای حرم

به خدا که من محتاجم حسین

از توی زائرات ، لیست خوب یا بدات

نکنی یک وقت اخراجم حسین

از عشق تو ای دلبرم

آواره و در به درم

تا کِی آقا باید بگم

اللّهم الرزقنا حرم

... اللّهم الرزقنا حرم ، اللّهم الرزقنا حرم ...

کاشکی خونم توی کربلا بود

زندگیم بَه که چه باصفا بود

شروع هر روز زندگیم با

یه سلامی به سوی آقا بود

کاشکی خونم توی کربلا بود

بهترین شب شب جمعه ها بود

کل آل عبا دور ضریح

شور و غوغایی پایین پا بود

منه بی سر و پا کجا اونجا کجا

میبینی که کارم توهمه

کِی میشه ببینم با چشای ترم

که پای شیش گوشه تلاطمه

ای سالار و ای سرورم

یک عمریه که نوکرم

مُردم از بس گفتم آقا

اللّهم الرزقنا حرم

... اللّهم الرزقنا حرم ، اللّهم الرزقنا حرم ...



مطالب مرتبط