بمونی پا به پام فکرشم نمی کردم
بهم بگی بیام فکرشم نمی کردم
وقتی که بغضمو میبینی تو چشام
گریه کنی برام فکرشم نمی کردم
من همه ی زندگیم شده تو
دیگه فقط میخوام خودتو
تو شدی عمرم و نفسم
از غم و حسرت دوری نگو
واسه من از صبوری نگو
بذار فقط بهت برسم
هر روز که دور از تو بودم حروم شد
دیدی چقدر زود جوونیم تموم شد
ای آقا جان آقا جان
قصه ی غمگینت صبرمو سر آورده
پیکر خونینت صبرمو سر آورده
قصه گودال و که رفتی از حال و
روضه سنگینت صبرمو سر آورده
من فدای زخمای بدنت
که تو رو بی هوا زدنت
مادر تو بمیره برات
من فدای پاره پیروهنت
فدای خشکی دهنت
برا نفس نفس زدنات
فریاد زهرا رو اینها شنیدن
رگ هاتو از پشت گردن بریدن
ای آقا جان آقا جان