تو یکسره در چشم لشکر بودی و من نه
 چون صاحب خلخال و زیور بودی و من نه

فهمیدم آن لحظه که نامحرم تو را می زد
 از چند صورت مثل مادر بودی و من نه

ما هر دو از بازار شامی ها گذر کردیم
 با این تفاوت که تو دختر بودی و من نه

در معرض چشم حرامی بوده ایم اما
 آن لحظه تو محتاج معجر بودی و من نه

حاجت گرفتی در خرابه من دلم میسوخت
 آنشب تو درآغوش یک سر بودی و من نه

 



مطالب مرتبط

دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم
دلم گرفته از همه دلم گرفته از خودم

دو شنبه, 13 اردیبهشت 1400

پخش
جوون امام حسین
جوون امام حسین

پنج شنبه, 26 اسفند 1400

پخش
ابی عبدالله آقای من
ابی عبدالله آقای من

دو شنبه, 22 خرداد 1402

پخش