آبی نمانده تا بفشانم به مقدمت
خاکی شده است چادر تو خاک بر سرم
مادر حلال کن که موی از سر نشد دگر
این مشک پاره را برسانم به اصغرت
من کیستم گدای تو یا ثامن الحجج
افتاده ام به پای تو یا ثامن الحجج
از کار من گره نگشاید کسی مگر
دست گره گشای تو یا ثامن الحجج
پایین کارنامه ی من نقش بسته است
امضای کربلای تو یا ثامن الحجج
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
هستند هاک پای تو یا ثامن الحجج