لطفا حداقل دو حرف را وارد کنید ...
خیالش باز ، شعری بر لبم بی اختیار آورد
خیالش باز ، شعری بر لبم بی اختیار آورد

شنبه، 01 مرداد 1401 - سید رضا نریمانی - فدائیان حسین اصفهان | 26 تیر | 1401 مدت زمان:17:40

دانلود مداحی ها و نوحه های سید رضا نریمانی با لینک مستقیم دانلود همراه با متن نوحه و متن مداحی

خیالش باز ، شعری بر لبم بی اختیار آورد
 که اوصاف علی طبع مرا اینگونه بار آورد

.

کلاف شعر دارم ، سال ها کارم غزل بافی ست
 در این بازار آشفته ، علی تحسین کند کافی ست

.

نوشتم شاعرش هستم ، عجب وهم و خیالاتی
 نوشتم بی علی هیچم ، چه توضیح اضافاتی

.

نوشتم شمس … دیدم گنبدش زیباتر از آن است
 نوشتم کعبه و دیدم نجف بالاتر از آن است

.

به قرآن سر زدم دیدم علی گویاتر از آن است
 نوشتم عرش … دیدم مرتضی اعلی تر از آن است

.

شبیه جبرئیل از درک این اوصاف درماندم
 صد و ده بار امشب قل هوالله احد خواندم

.

من از شوقش زمین خوردم ، ولی مولا بلندم کرد
 همیشه یا علی گفتم ، علی از جا بلندم کرد

.

سَر و سِرّ مرا با او ، کسی جز او نمی داند
 علی نادیده می بیند ، علی ننوشته می خواند

.

چه بهتر از همین اول بگویم حرف آخر را
 کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را

.

کسی نشناخت حیدر را به غیر از مصطفی وقتی
 گره زد دست خود را سخت در دست خدا وقتی

.
 … به چشم حاجیان شور تماشا می رسید آن روز
 کنار برکه ای دریا به دریا می رسید آن روز

.

نگاه نافذ احمد ، زمین را در تصرف داشت
 زمان هم از نبی انگار دستور توقف داشت

.

نفس ها حبس شد … ، در سینه ها خوف و رجا افتاد
 بدون همهمه زنگ شترها از صدا افتاد

.

زمینِ گرمِ صحرا از پریشانی سراسر بود
 همه با خویش می گفتند آیا حج آخر بود ؟!

.

نبی فرمود بسم الله ، ای ارض و سما بشنو !
 گواهی باش ای تاریخ ! پیغام مرا بشنو

.

دوباره صحبت از اسرار خلقت می کنم آری
 ولی این مرتبه اتمام حجّت می کنم آری

.

تفاوت در میان حق و باطل چیست ، معلوم است ؟
 بدون این خبر اسلام کامل نیست ، مفهوم است ؟

.

نمانَد زحمت پیغمبران بیهوده ، ای مردم !
 نه اینکه حرف من باشد خدا فرموده ، ای مردم !

.

نبی همدوش مولا آسمان ها را هوایی کرد
 خدا از شاهکار آفرینش رو نمایی کرد

.

نبی فریاد زد ، بر عالم و آدم مسلّم شد
 علیّ بن ابی طالب ، ولیُ الله اعظم شد

.

برای خاتم پیغمبران جز او نگینی نیست
 شهادت می دهم جز او امیرالمومنینی نیست

.

شکاف کعبه آیا ماند در نزد شما مغفول ؟
 طواف مرتضی کردید آری ” حَجُّکم مقبول

.

الهی گُر نگیرد آتش خاموشِ بعضی ها
 الهی که بسوزد پنبه ی در گوش بعضی ها

.

پیمبر گفت آری انتظار آمد به سر دیگر
 از این دنیای فانی بسته ام بار سفر دیگر

.

وصیت می کنم هر کس که من مولای او هستم
 بداند این علی هارون و من موسای او هستم

.

که عقبی بی علی فانی و دنیا با علی باقی
 غدیر خم به جوش آمد … الا یا ایها الساقی !

.

امام المتقین ، عین الیقین ، حبل المتین ، حیدر
 عَماد الآصفین ، شمس المبین ، یعسوب دین ، حیدر

.

علی غایب ، علی حاضر ، هُوالاوّل هُوَالآخِر
 علی پنهان ، علی پیدا ، هُوَالباطن هُوَالظاهر

.

” اَشدّاء علی الکفار ” قَتّال العرب … یعنی
 جهان از شوکتش فریاد زد : یاللعجب ، یعنی

.
 … خدا وقت تماشایش ، دلِ بی طاقتی دارد
 خوشا قنبر برای خود چه اعلی حضرتی دارد

.

پناه آهِ مظلومان کجا فکر خلافت داشت ؟
 علی بی تاج و مسند نیز بر دل ها حکومت داشت

.

برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است
 دلِ مسکین به دست آوردنش فتح الفتوحات است

.

میان جنگ هم شمشیر او چون تیغ جراحی ست
 اگر خون ریخت ، درمان کرد ، اعجازش یداللهی ست

.

ریاضت دیده هم از خاک با جادوگری ، زر ساخت
 هنر او داشت که از خاک پای خود ابوذر ساخت

.

عوالم را ببین ، آتش علی دریا علی گفته
 که حتی دشمنش در وصف او ” لولا علی ” گفته

.

علی هرگز نمی بندد به روی هیچ کس در را
 کسی از ابتدا تا انتها نشناخت حیدر را