خدایی که نه مانند و نه مثل و نه قرین دارد
ازل را تا ابد، نکته به نکته نقطهچین دارد
میان قبضهی خود، اوّلین تا آخرین دارد
هزاران آسمان در آسمان، دور از زمین دارد
خدا، بیانتهایی بیش از آن و بیش از این دارد
ولی تنها درعالم، یک امیرالمؤمنین دارد
همیشه جامعالاضداد، جمع شعر و شور است او
که نزدیک از رگ گردن و از اوصاف دور است او
شگفت است و شگرف است و شکوه نور طور است او
بسی سهلالوصول است او؛ بسی صعبالعبور استاو
خدایی خلقت مولای عالم، آفرین دارد
که عالم یک خدا و یک امیرالمؤمنین دارد
نه مدحی گفتهاند از او؛ نه شعری شاعران حتّی
که مدح فاتح خیبر، نیاید در بیان حتّی
اگر از شعر پرگردد همه هفتآسمان حتّی
نباشد ذرّهای از مدحت آن بیکران حتّی
نجف اینجاست؛ پس قلب عوالم را زمین دارد
تمام آسمانها، یک امیرالمؤمنین دارد
علی آن شیرشیرافکن؛ علی آن سیل بنیانکن
علی آن رود بی پایان؛ علی آن سدّ روئین تن
علی یعنی رجزهای سلحشوران مردافکن
علی یعنی نمیدانم؛ قلم لال و زبان الکن
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
بهشتی میشود آنکه امیرالمؤمنین دارد
قسم بر تیغ مرحبکش، به رزمش مرحبا گفتند
همینکه عبدود افتاد، یکسر لافتی گفتند
ملائک وقت میدانش ز تکبیر خدا گفتند
رها کردند عرش و ذکر «هو» یا مرتضی گفتند
رسولالله که میبیند امیری اینچنین دارد
چه غم از آنهمه لشگر؛ امیرالمؤمنین دارد
میان رزم میبینی که تنها مرتضی مانده
سپاه کفر، رم کرده و تنها ردّپا مانده
علی آنگونه رد میشد که از هرکس دوتا مانده
علی آنگونه رد میشد که عزرائیل جا مانده
خدا در عرش، تصویر علی را بر نگین دارد
پیمبر بوسه برتیغ امیرالمؤمنین دارد
به روی منبری رفت از بزرگ و پست بالاتر
علی را غیر خود از هرکسی برده است بالاتر
پیمبر گفت: علی این است؛ از آنچه هست بالاتر
از این دستی که رو کردم، نیاید دست بالاتر
پیمبر گفت: بعد از من، جهان حبلالمتین دارد
خداراشکر این امّت، امیرالمؤمنین دارد
زمین را گوئیا در دستهای آسمان داده
خود او «اشهد انّ علی» را به اذان داده
یدالله است این دستی که پیغمبر تکان داده
علی را هی نشانداده؛ علی را هی نشان داده
خدا بر فاطمه تبریک از عرش برین دارد
خوشا بر خانهی زهرا، امیرالمؤمنین دارد
اگرچه ما نبودیم ای غدیر! آنجا «علی» گفتیم
قسم بر مرتضی، پیش محمّد «یا علی» گفتیم
علی گفتیم و میگوئیم و با دنیا «علی» گفتیم
که با مولا، علی گفتیم و با زهرا «علی» گفتیم
همیشه رهبر ما درد مردم، درد دین دارد
چرا که پیر ما، حرز امیرالمؤمنین دارد
هلا ای مرکب طفلان! کمی هم استراحت کن
نه جارو کش؛ نه نانی پز؛ فقط بنشین و صحبت کن
کنار این جزامیها، دل از اندوه راحت کن
یتیمان چشم بر راهت؛ بکش دستی، محبّت کن
بمیرم مرد تنها! روی پیشانیت چین دارد
چرا دنیا ز یادش رفت «امیرالمؤمنین» دارد
چه شد با عهد پیغمبر که بعد از او زمین افتاد
مدینه دید مولا را که با زانو زمین افتاد
علی فهمید در کوچه چرا بانو زمین افتاد
همینکه در به پهلو خورد، با پهلو زمین افتاد
مدینه از چه کین دارد؟ مدینه لالهچین دارد
فقط زهراست گویا که امیرالمؤمنین دارد