در حسینیه تو برگ براتم دادند
وسط سینه زنی بود نجاتم دادند
مرده ای بیش نبودم که به دستور شما
تا مسیحا بشوم آب فراتم دادند
تا که احرام ببندم به منای تو حسین
رخت مشکی تو اندر عرفاتم دادند
با همین قطره اشکی که ندارم آقا
سیعه دادم و سیل حسناتم دادند
رو گرفتی که نبینی عرب سائل را
با دو دست کرمت جلوه به ذاتم دادند
نام تو زینت دنیاست اباعبدالله
نمک زندگی ماست ابا عبدالله