همراه خود نیاور ای شاه، زیورآلات
اینها به خانواده دادند قول سوغات
کوفه میا حسین جان! کوفه وفا ندارد
کوفی بیمروّت، شرم و حیا ندارد
هجدههزار نامه، هجدههزار نیزه
تفریط پشت تفریط، افراط پشت افراط
نامسلمین کوفه با مسلمت چه کردند
خوب است تازه اینجا؛ وای از بلاد شامات
ای وای از زنی که در ازدحام باشد
من رد شدم خلاصه از کوچه با مکافات
با دست بسته وقتی افتادم از بلندی
گفتم: عزیز زهرا، قربان قدّ و بالات