پیرنای مِشکیمون و دو سه روز قبل محرم
مادرم اتو کشیده میاره با چشم بر غم
یه ساعت مونده به مغرب
میزنم تو خونه پرچم
هوای خونه هوای دلمون میگیره ماتم
رسم تو خونه ما از اون قدیم
تا دوماه گریه کنه حسین بشیم
تا دو ماه پیرهنمون مشکی باشه
مثل بچه های تنها و یتیم
ما تنهاییم ما بی بابا
ما غمگینیم هر عاشورا
یا ثارالله یا ثارالله