وقتی که تو نیستی با اشکام حرف میزنم
با زخم دستامو زخم پام حرف میزنم
با زخم پهلو و زخم صدام حرف میزنم
هی زخم تنها آروم بگیر هی زخم سر طاقت بیار
هی زخم دل چیزی نمونده تا سحر طاقت بیار
طاقت بیار میاد بابا طاقت بیار میاد کم کم
طاقت بیار میاره از بهشت مرحم
طاقت بیار رقیه طاقت بیار
وقتی میاد عمه اشکامو پاک میکنم
میخندم آروم شه دردهامو خاک میکنم
وقتی تنها میشم ناله غمناک میکنم
ای پای پر از آبله ای جا مونده از قافله
ای زخم تازیونهی دست سنان و حرمله
طاقت بیار تموم میشه مهمون من عموم میشه
این زخمها پیش زهرا آبروم میشه
طاقت بیار رقیه طاقت بیار رقیه