دست ما گیر که در ورطه ی غم می افتیم
یاد ما باش که ما یاد تو کم می افتیم
باید اینجا بنشیـنیم که ما را بخرند
گریه کن، گریه و گر نه ز قلم می افتیم
لطف چشمان تر مادرمان بود اگر
که در خانه ی ارباب کرم می افتیم
ریشه ی ما همه در خاک حسینیه ی توست
دست ما نیست که در پای علم می افتیم
می زنیم آنقدر از عشق بر این سینه که باز
مثل گیسوی تو بر شانه ی هم می افتیم
تا نفس هست حسین است، حسین است، حسین
حق بده پیش تو هر نیم قدم می افتیم
مادر افتاد زمین تا که نیفتیم از پا
تا بگوئیم فقط بین حرم می افتیم
تا شنیدیم که بر روی کمر دست گذاشت
در ورودی حرم با قد خم می افتیم