دست خودم نبود، یدفه پیر شدم

از خواب که پا شدم، دیدم اسیر شدم

دست خودم که نیست، خرابه حال من

بچه هاشون بابا عمه رومیزنن

دست میندازن من و، میگن میریم برات، گوشواره میخریم

دست میندازن من و، دست میزنن بابا، همه‌ش به روسریم

دست میندازن من و میون بازار

دست میندازن من و توی خرابه

میگن آروم بازی کنیم تو کوچه

بابای این دختر رو نیزه خوابه

چشمات و وا کن و، دخترت و ببین

تو صورتم بابا، مادرت و ببین

دیگه نمیشه که، مشکل و حل کنی

دستی نداری تا، من و بغل کنی

دست تو که نبود، دستم شکسته از، دست یهود شده

یه جوری زجر زده، که حتی دستای، خودش کبود شده

دستم نمی‌رسید بابا تا نیزه

زد نیزه دار رو دست من با نیزه

دست کدومشون تو رو کبود کرد

دستای خیزرون بوده یا نیزه



مطالب مرتبط

اسوه شهید گمنام
اسوه شهید گمنام

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
فدای اون حرمت مادر
فدای اون حرمت مادر

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
ای یاس کبود من
ای یاس کبود من

دو شنبه, 22 دی 1399

پخش
اگر آن ماه نمونه
اگر آن ماه نمونه

یک شنبه, 29 اسفند 1400

پخش