بابا کجایی که داره دخترت میمیره
این زخمای پام داره جونمو میگیره
کنج ویرونه، انقدر مارو زدن که عمه بی جونه
فصل بارونه، کاش میشد میومدی تا بریم خونه
زخم تنم اندازه ستاره
بابا ببین زخمام چه بیشماره
بچه یتیم آخه زدن نداره
یا ابتا یا ابتا یا حسین
بی حوصله ام از دست این دخترای شامی
از بس یه حرفایی زدن با بی احترامی
توی شام تار چقدر از بچه دیدم کینه و آزار
من شدم سر بار با این لباسای خاکی بردنم بازار
برای دخترت نمونده چاره
عمه با اشک مرهم برام میزاره
یکی باید تابوت برام بیاره
یا ابتا یا ابتا یا حسین
الهی زخم رو بالش نیفته
گذار غم به احوالش نیفته
تموم راه سنگ و خار دیدم
الهی زجر دنبالش نیفته
قدش کوچیکه و ناقه بلنده
غمش قلب منو از سینه کنده
هنوز از کوچه داغ تازه داریم
الهی زجر راهش رو نبنده
کف پاش داشت باغ لاله میشد
هوا لبریز آه و ناله میشد
عمو سر بسته میگم با قد خم
سه ساله داشت و هیجده ساله میشد
پای این درد غم اشکش درومد
خرابه دم به دم اشکش درومد
همین که دید و زخمای تنت رو
زن غساله هم اشکش درومد
تموم روضه ی امشب همینه
واسه غسلت نیومد تا بشینه
هنوزم یادشه زخمای مادر
چجوری زخمتو زینب ببنده