ما دو تیغ آبداریم
هر دو با هم جان نثاریم
در کنار هم شبیه
ذوالفقاربم
ما فدایی حسین بن علی هستیم
در سپاه عاشقان جانانه پیوستیم
عهد خون بستیم
از حرم دو گوهر زینب آمد
دو علی اکبر زینب آمد
سوی میدان لشکر زینب آمد
زینب است و این مرامش
من چه گویم از مقامش
داغ دید اما نیامد
از خیامش
نور چشمانش اگر رفته ز پهلویش
هیچ کس آنجا ندیده غصه در رویش
خم به ابرویش
کودکان خواهرت ای حسین جان
نذر جاناصغرت ای حسین جان
من به قربان سرت ای حسین جان
ای سپاه روسپیدان
مردهای مرد میدان
ای فداییهای زینب
ای شهیدان
کشتگانی از همه عاشق تر آوردند
از دل میدان دوباره پیکر آوردند
بی سر آوردند
رشته پیوندتان نام زینب (س)
ذکر بر سربندتان نام زینب (س)
آخرین سوگندتان نام زینب (س)