کجاست مادر ما دیگه طاقت نداریم اسما
نگو خوابه هیچ وقت نمی خوابه ساعت اسما
وای
می شنوی صدامو مادر
وای
حرف بزن دوباره واسم
دیگه چشمت به تابوته
هنوز دستات رو پهلوته
اونی که می کشه مارو
جراحت های بازوته
وای
ای خدا سایه ی روی سرم رفت
وای
همه خوشحال شدند مادرم رفت