سرپناه منه بی نوا ، من کجا در خونت کجا
حسرت دل بی طاقتم شارع سدرة المنتهی
مگه میشه گره از کار دلم وا نکنی
تو بزرگی منو دلبسته ی دنیا نکنی
سر من پیش کسی غیر خودت خم نشده
آخه پشتم به تو گرمه منو رسوا نکنی
نوکر بی لیاقتم ولی دادی قیمتم
لطف تو شاملم شده که خراب روضتم
اجازه ی تو بوده که نوکر رقیتم
… من نروم به کربلا گله دارم ای خدا …
… من نروم به کربلا با تو قهرم ای خدا …