بوی خوش دهر از گلاب دل ماست
سرمستی خلق از شراب دل ماست
آسایش روزگار اگر میطلبی
در سایه ی دیوار خرابه دل ماست
بر منبر اگر حدیث ساغر نَبُوَد
اوقات مکن تلف که منبر نَبُوَد
بی پیر طریقتم چه خوش گفت مرو
در مدرسه ای که درس حیدر نَبُوَد
حسین ای که ولای تو بهترین نِعَم است
که عادت تو وفا و سجیتت کرم است
منه حقیر کجا و غلامیِ تو ولی
دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است