اسم تو نمک سفره ی پدریم
ای کریم دو عالم سید بن الکریم
بدی های منو ندیدی به حسین
زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین
تو حتی خونت رو به مردم بخشیدی
به هر قلبی آرامش میدی
خلائق روزیشونو میبردن خونه
تو کوچه وقتی میخندیدی
مدد ای نور ازل حسن
به دستت ماه و زحل حسن
شده ذکر حلقه ی کرم
و صلی الله علی الحسن
و صلی الله علی الحسن
به فدای تو یا حسن بن علی
یابن فاتح خیبر فاتح جملی
هیبت ملکوت صبح کرب و بلا
جلوه کرده حسن در سیدالشهداء
فراری شد دشمن به جونش می ارزه
حسن یعنی حیدر با حمزه
دوتایی میتازن ، دوتایی میجنگن
زمین هم با اهلش میلرزه
مدد سردار جمل حسن
حسن شاگرد اَباالحسن
شده ذکر لبهای حسین
و صلی الله علی الحسن
و صلی الله علی الحسن
به بهانه ی تو ، به عقیق یمن
دوست دارم بنویسم قاسم بن الحسن
بنویسم از اون جنم علوی
حمله کرد و بهم ریخت لشکر اموی
دوتا آقازادت درخشیدن آقا
اباالفضلی جنگیدن آقا
بنازم این اولاد یل شامی افتاد
تموم یل ها دیدن آقا
دلاور مرد عمل حسن
پسرهات هم بی بدل حسن
اهالی کربلا میگن
و صلی الله علی الحسن
و صلی الله علی الحسن