تو رو از من گرفتن و از دورم نمیرن
سخته که احساس یه مردو به بازی بگیرن
پاشو ببین چه اوضاعیه، پاشو ببین چه غوغاییه
برای غارت خیمهها، پاشو ببین چه دعواییه
حیف؛ که نشد که تو مشکو به خیمه بیاری
حیف؛ واسه چی منو اینجوری تنها میذاری
حیف؛ صدها حیف
همهجا رو دارم پیِ دست تو میگردم
انقدَر پیش چشم نامردا گریه کردم
دیگه رمق نداره پاهام، دیگه جوهر نداره صِدام
پاشو ببین که تنها شدم، دیگه کسی نمونده برام
حیف؛ که چشات دیگه هیچ جایی رو نمیبینه
حیف؛ همه امید خیمهها روی زمینه
حیف؛ صدها حیف