علی به سمت مسجد روونه
آتیش گرفته تموم خونه
مادر گرفته دامان مولا
پیچیده دستش به تازیانه
ویلی الزهرا مظلومه
میون باغچه دلا بارون نم نم میزنه
همسایمون در خونشون باز داره پرچم میزنه
این صدای چاووش میگه ببین که شش گوشه
برای مادر ارباب داره مشکی می پوشه
روضه خونی شد تو ایونا با کربلاییا بامهمونا
زبون میگیرن آسمونا
ویلی الزهرا مظلومه
در و دیوار هیئتا کتیبه های غم می خواد
به خدا فاطمیه هم یه دونه محتشم می خواد
مثل محرم تمومه خیابونا علم می خواد
آتیش میگیرن حیدریا ، می خوان بمیرن مادریا
وقتی می خونن آذریا یارالی ننه
ویلی الزهرا مظلومه
همسایه هامون نمیخوان مادر بی تابمون رو
میگن صدای گریه هاش بهم زده خوابمون رو
چندروزه بابا ندیده روی آفتاب مون رو
این تاثیر آتیش کار پهلوی زخمیش
راه که می ره نفس هاش یکی در میون
داره می خونه بادصبا با گریه زاری تو این شبا
مثل امیر تشنه لبان
امی الزهرا مظلومه